ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

تکراری اما مهم 1(اتاقها)

این روزا همش بارون میاد...خدا رو شکر.

تماشای بارون از پشت پنجرهٔ اتاق گرم  خیلی لذت بخشه، اما از پشت پنجره اتاق سرد و نمناک با سقفی که از چند جاش آب چکه می‌کنه چطور؟


هرچی تو بگی...ولی مهمند!

بعضی چیزا تکراریند ولی مهمند.

بعضی چیزا شعارند ولی مهمند.

بعضی چیزا فراموش شدند ولی مهمند.

بعضی چیزا کلیشه شدند ولی مهمند.

بعضی چیزا رو همه میدونند ولی مهمند.

بعضی چیزا رو دوست نداری بشنوی ولی مهمند.

بعضی چیزا رو توجیه میکنی ولی مهمند.

مهمند چون وقتی بهشون فکر میکنی وجدانت اذیتت میکنه.

مهمند چون یه روز باید در موردش جوابگو باشی.


از این به بعد میخوام این چیزا رو به یاد هممون بیارم..شمام کمکم کنید.


زندگی با حافظ

طفیل هستی عشقند آدمی و پری

ارادتی بنما تا سعادتی ببری

می صبوح و شکر خواب صبحدم تا چند

به عذر نیم شبی کوش و گریه ی سحری

هزار جان گرامی بسوخت زین غیرت 

که هر صباح و مسا شمع مجلس دگری

چو مستعد نظر نیستی وصال مجوی

که جام جم نکند سود وقت بی بصری

دعای گوشه نشینان بلا بگرداند

چرا به گوشه ی چشمی به ما نمی نگری؟

دلت پاک باشه!

و بدان که هیچ راهی  در معارف الهیه پیموده نمی شود مگر آنکه ابتدا کند انسان از ظاهر شریعت.وتا انسان متأدب به آداب شریعت حقه نشود، هیچیک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود.و از این جهت دعوی بعضی باطل است که به ترک ظاهر،علم باطن پیدا شود.


چهل حدیث امام خمینی (ره) 

شهر آلودگی ها

نگو من فقط همین یه گناه رو انجام میدم،

آلودگی آلودگی میاره..

تمام کوچه های گناه به هم راه دارند!

تو هر کوچه ای هستی مراقب خودت باش....

یار کبوتر زخمی عاشق پر کشید!(عرض تسلیت به یک پسر شیمیایی)

مرگها زنگند،زنگ بیدار کردن فرو رفتگان  به خواب غفلت و مرگ عزیزان هشداریست برای آنکه بدانی اجل چقدر نزدیک است...

وبدین سبب مرگ دیگران هم برای ما نعمت است،اما مصیبت آن بجاست که آن را به شما تسلیت میگوییم و از خدا برایتان صبر جمیل میخواهیم.


چهل سالگی

گفت: چهل سالگی آخر بلوغ است...

گفتم: چهل ساله ای را میشناسم که در جهالت است و عَلَم هدایت بر دوش دارد. 

گفت:سعادت و شقاوت هر دو محتمل است ولی در حدیث آمده که اگر تا چهل سالگی راه را پیدا نکردی، هرگز نجات نخواهی یافت..نخواهی یافت نخواهی یافت... 

آه...

یوم الحسرة من سالهاست آغاز شده....

خدایا چکنم؟

ازلی

نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود

شروع عشق و آغاز غزل شاید همان دم بود

نخستین اتفاق تلخ تر از تلخ، در تاریخ

که پشت عرش را خم کرد، یک ظهر محرم بود!


علیرضا قزوه

قدر دانی

به تجلیل فاصله تولد تا مرگ،دستانت را سرگرم کار خدا کن!