ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

برخیز!

تا کی به انتظار قیـامت توان نشـست؟
برخیـز تا هـزار قیامـــت به پـا کنیـم ... 


مثل چشمام...

لبخند پس از گریستن ، درخشندگی ستاره پس از باران است.


پرویز شاپور

شگون دارد، آنقدر گریه کن که بمیری ...

پشت سر مسافر اگر گریه شگون ندارد
پس چی شگون دارد

بغض؟!

ناله؟!
افسردگی؟!

صیاد

چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را 

که کس آهوی وحشی را از این بهتر نمیگیرد ...

ادعا

فرق است بین آنکه
با زبان و دست و کیبورد و پست وبلاگش، عاشق است
با آنکه با دلش عاشق است ...

حکایت زندگی بعضی ها در این دنیا!

گورکن عمری در گورستان جان می کند.


پرویز شاپور

می شود تغافل کرد اما انکارش هرگز!

عشق همیشه رونده است. جوانه میزند و پیش می رود.... رگ به رگ. سلول به سلول .

بخواب ...

جای خالی، با خیال پر نمی‌شود
بخواب ...!

خاص

همه‌ی آدمها گوش دارند، اما تعداد کمی گوش شنوا ...
همه‌ی آدمها چشم دارند، اما تعداد کمی چشم عبرت بین ....
همه‌ی آدمها قلب دارند، اما تعداد کمی قلب عاشق ...
همه‌ی آدمها عقل دارند، اما تعداد کمی تعقل می‌کنند ...

هذا یوم الجمعه

که تو باشی و مــرا غـــم ببرد؟!!