ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

برای کتی!

جاده تورا می خواند ! 

ای کتی قرمز خسته!

چه کاره می شدی؟

اگر تو با همین سن و سال می رفتی به سال 59 چه کاره می شدی؟

دلتنگی

دلم برای بقچه هزار وصله ی خاطرات مادر  

دلم برای بغض های نشکفته

دلم برای تن رنجور جنوب

دلم برای........

تنگ شده


امید

امید وارم دلها محرم اسرار باشند. در این گوشه دنیا 

آغاز

تمام قصه ها
با بود یکی و نبود دیگری آغاز می شوند
که یکی بود و یکی نبود!
یکی رفته بود و یکی مانده بود!
مانده بوده  و گریه کرده بود ....
(احمدی)

این من لعنتی!


من اومدم! با یک اتفاق ساده!
سلام!