ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

دروغ

می توانی یک عمر سر خودت گول بمالی ...  

خوشمزه است ... 

به شرطی که کسی حقیقت را نگوید ...

...

کاش بلد بودم داد بزنم و دعوا کنم ...

دانستن جرم کمی نیست

دانستن جرم کمی نیست ... 

وقتی که ... 

بدانی و عمل نکنی ..

بدانی و بگذری ... 

بدانی  و نادیده بگیری ... 

بدانی و بشکنی ... 

دانستن جرم کمی نیست ...

جغجغه

عشق آن جغجغه ای نیست که مجنون برداشت

تا که سرگرم شود با زدَنَش صدها «من» !

قرار است مرد باشد ...

 با کوچکترین اتفاق از کوره در میرود

با ساده ترین حرف ناراحت می شود

با پیش پا افتاده ترین اتفاق سردرگم می شود

با مسخره ترین انتقاد لج می کند ...

برای حل صورت مسئله هایش یک راه حل خوب دارد و آن پاک کردنش است ...

بیشتر از دو ساعت نمی تواند سر یک حرف بماند ...

 دلش هم یا گرفته ، یا تنگ است ، یا سنگ است ، یا ....

.

.

.

اگر یک دفتر هم بردارد و شعرهای عاشقانه درش بنویسید با یک قلب تیر خورده ..

مطمئن می شوم که اسمش اشتباهی مرد است ...

دلداده

وقتی با چشمهایش تصمیم می گیرد ...

هر تکه از دلش جایی می ماند...

مرگ ...

می گویند موقع مرگ ، همه زندگی مثل فیلم از جلوی چشم آدم رد می شود ...

به فیلم زندگی ام که فکر می کنم به مردن علاقه مند می شوم

شاید آن موقع یکبار دیگر دیدمت ...

خــــــر

خر خوبی هستی... 

زمانی که از یک سوراخ هشتاد بار گزیده می شوی ...

دل

تنها دل ما دل نیست ....

نخواستن

وقتی برای بار هزارم چیزی را برای کسی توضیح دادید و او باز هم همان کار را تکرار کرد  

بدانید مشکل از آی کیوی جلبکیش نیست ! 

مشکل از نخواستن است !