ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

واسه من سال جدیده ، واسه تو ... !!!

گفت : " عیدت مبارک."
صدایش گرفته بود ...
زل زدم به چشمهایش که داشت هی قرمز تر می شد.
گفتم : " عید مال شماهاس"
اشکش چکید .... سرش را پایین انداخت ...
آرام گفت : "هنوز تا اجرایِ حُکـ....."
صدایش با صدای بلندگو در هم آمیخت...
ـــ وقت ملاقات تمام است ... 

بهار، بدون عشق که نمی شود ...

بگویید " دوستش دارید "
پیش از آنکه سال تمام شود ...

آرامش !

این خیزش قبل از نوروز به آرامش بعدش می ارزد ... !!

هذا یوم الجمعه

تا کی

من ندیدن و گناه

تو دیدن و غصه ... ؟!!

زمان لرزه

انگار سالهاست ندیدمت، نشنیدمت، نخواندمت
انگار هزار سال گذشته
چه کسی می داند ...
چه کسی می داند که زمان مسیرش را درست رفته باشد ...
شاید هم هزار سال ...

بی همگان به سر شود !

انسان از آنچه فکر می کند

جان سخت تر است ...

اینجوریاس!

آدمیزاد با مرگش
یا آسوده می شود
یا از دستش آسوده می شوند ...

پیامبر اکرم (ص)

واقع بین

گفت: دلم نمی خواهد پای یک انتخاب اشتباه بمانی،
نمی خواهم اشتباه بزرگت باشم!
و رفت ...

توقع زیادیه؟

میخوام رفیقت باشم؛

نه زنگِ تفریحت!!!

ریسک کن !

پشت هر تصمیمی جمله ی؛ 
" نکند اشتباه کنم "

هست ..