به خانه ی خویش
خوانده ای مرا..
سرِ آمدن دارم
اما پای آمدنم نیست،
که دستهایم خالیست...
عازم بیت الله هستم، برای سه روز. حلالم کنید.
لبــــت نه گـوید و پیـــداست میگـــــوید دلت آری
که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری
وای برمن! هر چه برسنم افزوده گردد گناهم بیشتر شود؛
وای برمن! هر چه عمرم درازتر گردد معاصیم بیفزاید؛
چقدر توبه کنم؟! و چقدر برگردم؟!
آیا هنگام آن نشده که شرم کنم از پروردگارم؟!؟!.......
ادامه مطلب ...علاقه ، محبت و عشق
نه تنها گوش تو را از شنیدن منطق بسته
که زبان مرانیز برای منطقی گفتن
میپنـــدارند که دارند،
بــاش تا پرده بردارنـد ...
رسائل خواجه عبدالله انصاری
همشهری داستان صفحه ی بسم اله
دلمان نمیخواهد قضاوت شویم!
سرمان به کار خودمان است!
ما روشنفکریم ...
به پیشنهاد وبلاگ " حتی بیشتر" به بهانهی یک اتفاق!!!