ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

بی ثمر!

یکی از بی فایده ترین تلاشها
تلاش برای این است که دیگران به زور برای شما و حرفتان ارزش قائل باشند ...

حال را دریاب

شاید نتوان به گذشته بازگشت و یک آغاز زیبا ساخت

اما می توان حالا را دریافت و یک پایان معقول بنا کرد ...

درد دارد

درد دارد که ببینی آنچه را که امروز می خواهی و نمی توانی
دیروز می توانستی و نخواستی ...

همبستگی مثبت ...

هرچه آدمها به شما نزدیک تر شوند
میزان آسیبی که می توانند به روحتان بزنند
بیشتر است ...

فاطمیه

مگه میشه فاطمیه اشکامون رو در نیاره

                 تقصیر چشمای ما نیست، نام زهرا گریه داره!

بسم اله !

انگار همه ی معشوق ها تصمیم گرفته اند که " بروند"
انگار همه ی عشق ها تصمیم گرفته اند " خاطره " شوند
انگار تنهایی دارد " نقش اول " می شود ....
انگار دنیا دارد تمام می شود ...

مجلس یک نفره!

دردِ مادر بیش از هر دردی
آدم را دردمند می کند...!

اُم ابیها

انسان هرچقدر هم که بزرگ باشد ، نیاز به مادر دارد ...

درست مثل رسول الله ... که نیازمند فاطمه (س) بود !

خاطره !

خاطره یی که تو جستجویش می کنی و به خاطرش بیاوری، بدان که خاطره نیست و بدان که کار تو نبش قبر نیست و بیرون کشیدن اجساد مومیایی و هیچ شده... خاطره یی خاطره است که نزد تو باشد، سبز تو باشد، سرخ تو باشد و همچون روح زنده و پر شور تو باشد.

خاطره یی خاطره است که نتوانی ترکش کنی، نتواند ترکت کند و خون این خاطره است که سبزِ سبز است ... 


بر جاده های آبی سرخ / نادر ابراهیمی / جلد اول

بی درمون !

دلتنگی، چاره دارد
دلشکستگی، مرهم
اما ناامیدی ...