ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

گمشده!

جا مانده
کسی  

جایی ....
که هیچ کس  
هیچ وقت  
جایش را نخواهد گرفت ...

تقدیر

تقدیر ما را با عدلت ، نه ! 

با فضلت بنویس ...

خدا طاقت اشکاتو نداره !

 

یا راحم العبرات ...  

جبرانی

 اگر بهشت رسیدن به کمال است و قرب
جهنم

کلاس جبرانی فشرده ای  است برای آنهایی که در دنیا نرسیدند...   
.... 

از جهنم دنیا خوشم می آید....  
کلاس جبرانی است برای زودتر رسیدن.

یا من یحیی العظام

استخوان پوسیده‌ای شده‌ام،

به «کن فیکونی» زنده‌ام کن...


بابا، همه چیز بود

" اگه بابام بود، اینجوری نمی شد "  

این جمله ایست که بارها ، بارها و بارها، بعد از رفتنش تکرار کردم .

هر اتفاقی با ربط و بی ربطی، انگار به نبودن او ربط دارد .

او می فهمد...

چه حالی میکنی وقتی می فهمی خدا می فهمدت!!

وما انسان را آفریدیم و می دانیم نفس او چه وسوسه ای  میکند و ما از شاهرگش به او نزدیکتریم..

_ 0 _

گمشده ی نسل ما  

اعتماد است  

نه اعتقاد !

* چقدر اعتماد داری که خدا می تواند یک خرابه را سرپا کند؟ 

چقدر اعتقاد داری که خدا ...

خوشبختی

چشم دوخته ایم به روزهایی که می آیند 

منتظریم ، روزی ، شبی ، جایی   

خوشبختی را گیر بیاوریم و فریاد بکشیم :  

هی ! تو تا الان کجا بودی؟! 

غافل از این که خوشبختی بین همین روزهای کشدار و داغ تابستان 

میان همین سحر و افطارها 

بین پیامهای اینباکس موبایلمان   

لابه لای خطوط وبلاگ هایمان...  

بین همین دلخوشی های کوچک اول صبح  

جاخوش کرده !

سنگ دل

وقتی هر چه زور میزنی، اشکت نمیریزد

معنایش این است که کمی دیر تشریف آوردی

سنگِ دلِ مرده ات را انداخته اند دیگر ... !