اگر میان دید و بازدیدها جایی برای کتابخوانی دارید، به ادامه مطلب بروید ...
فقط کسانی که زیاد گریه کرده اند می توانند قدر زیبایی های زندگی را بدانند و خوب بخندند
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد... / اوریانا فالاچی
ما گاهی در مورد خواسته های خودمان نیز اشتباه می کنیم و نمی دانیم چه میخواهیم، جهان را زیر پا می گذاریم و از کشوری به کشور دیگر می رویم و معلومات یا سیم و زر میاندوزیم که بعد از مراجعت به وطن مثل یکی از توانگران زندگی نماییم و حشمت خود را به رخ دیگران بکشیم ولی پس از مراجعت حیرت زده می بینیم آنچه به ما لذت می دهد زندگی کردن در گوشه ای با گمنامی است...
سینوهه، پزشک مخصوص فرعون
سووشون/سیمین دانشور
اسب حسین به حمایت او بر سواران حمله کرد و هر سوار را بر زمین می افکند و زیر پا می مالید تا چهل تن.
آنگاه از دست دشمن گریزان سوی حسین آمد و کاکل و موی پیشانی خود را در خون او آغشته کرد و سوی سراپرده زنان آمد: شتابان و گریان و شیهه زنان.
دختران پیغمبر بانگ او شنیدند و از سراپرده بیرون آمدند. اسب را زبون و بی سوار دیدند و زین را بر آن واژگون.
اسب حسین دست ها بر زمین می زد و نزدیک خیام سر بر زمین می کوفت تا بمرد.
کتاب آه/ص 423
کل ارض کربلا
یعنی همه جا کربلاست
یعنی همه جا همین جاست
همه جا همین جاست/علی اکبر بقایی/ نشر عماد
گناهی را نمی توان یافت که ما خود نیز امکان ارتکاب آن را نداشته باشیم.
جنایاتی که بدترین تبهکاران مرتکب می شوند،فقط شرحی از ضعف های بیش از اندازه ای است که همه در وجود خود داریم ...
مذهب در شرق و غرب/رادها کریشنان
تنها بنایی که اگر بلرزد محکمتر می شود ، دل است.
من او/امیر خانی
(این روزها برای بار سوم دارم می خوانمش)
سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آید/نادر ابراهیمی