ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

قاصدک قاصدک بود؟

قاصدک را کف دستش گذاشت و آن را بالا آورد. روبه روی دهانش گرفت و این یکی را هم روانه کرد. امیدوار بود این یکی دیگر به مقصد برسد. شاید سر راهش بقیه را هم ببیند! هنوز جواب سوالش را پیدا نکرده بود...
قاصدک قاصدک بود و بعد اسمش شد قاصدک یا چون اسمش قاصدک بود مجبور شد بشه قاصدک؟!
ته دلش باور داشت قاصدک قاصدک بود و شاید همه به مقصد نرسن اما بالاخره از بین این همه قاصدک یکی راهش را پیدا می کند...


قناعت نکنید لطفا!

امام باقر علیه‏‌السلام:هیچ خواسـتـه‏‌اى را زیـاد مشمارید ؛ زیرا آنچه نزد خداست بیش از آن است که مى‏پندارید  

پ.ن: قناعت بی جا مانع کسب است...

این راهش نیس

اگه گشتن دنبال مقصر، به جای گشتن دنبال راه حل، اشتباهه،
پاک کردن صورت مسئله و به گردن گرفتن همه تقصیرا اشتباه بزرگتریه...

این خنده که دریغش کردی...

زندگی شوق رسیدن به همان 
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز پر از بودن توست 
شاید این خنده که امروز دریغش کردی 
آخرین فرصت همراهی با امید است 

سهراب سپهری

میدانم میدانی و من نمی دانم

...و چه بسا چیزی را ناگوار می شمارید و حال آنکه در حقیقت برای شما خیر است...
...و عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم... (۲۱۶ بقره)
پ.ن: و چه بسا گاهی می دانی میداند و تو نمی دانی و باز هم اما و اگر برایش می آوری...

خورشید پشت ابر نمی مونه اما...

گاهی هوا اونقـــــــــــــدر ابریه که دیگه چرخش زمین و آسمون هم کاری از دستشون برنمیاد... تا ابرا بخوان کنار برن و خورشید بیرون بیاد... دیگه شب شده...

به ناگه شعله ای برشد...

نگذاریم شعله بمیرد. فریب حرارت را نخوریم. اصل رقص شعله هاست نه گل های سرخی زیر قبای خاکستر...

 یک عاشقانه آرام / نادر ابراهیمی 

نسبت منت به محبت= بی نهایت

نمی دانم کی قرار است یاد بگیریم محبت های دیگران را بشماریم بجای شمارش منت هایی که برسرشان گذاشتیم! یاد بگیریم محبت دیدن و محبت کردن صورت و مخرج کسر نیست که ساده شود...

حلوای تلخ

گاهی وقتا ترشی غوره رو ترجیح میدم به شیرینی حلوایی که بعد از یک انتظار و صبر تلخ بدست میاد... دیگه ظرفی برای آبغوره ها نیست...

حکمتت را میدانم

الهی! 

هرچه از ما گرفتی گرفتی، این جانماز را از ما مگیر...