ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

همین الان!

دستهای مادرتان را ببوسید؛
تا دیر نشده ...
نظرات 2 + ارسال نظر
پیام شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:57 ب.ظ

دروود
مطالب بسیار جالبی داری
اون بحث خدا شناسی و خود شناسی عرفان زیباییست که با کلمات ادغام شده...غروب جمعه ها نیز کوتاه و گویاست...این اخری و بوسیدن دستش که واقعا عالی بود
منیه زمانی وبلاگ نویس بودم اما الان یه سایت دارم به اسم شیرازفردا
با اجازتون لینکتون رو اونجا درج کردم
آدرس جهت مشاهده:
http://news.shirazefarda.com/showweblog1.php

لطفا شما نیز در راستای رعایت اخلاق همکاری نام ما را در وبلاگ خود لینک کن
http://www.shirazefarda.com
با تشکر
بدروود

آزیتا یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:00 ق.ظ http://entezaretoolani.blogfa.com

مادر ی در کار نیست که همین الان دستهاش را ببوسم شما که داریدقدرش را بدانید . ممنون نازنین بخاطر نوشته های زیبات . بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد