ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

من اشک می‌ریزم، پس هستم ...

این‌که با شنیدن غم‌های دیگران، غم خودم را فراموش می‌کنم
این‌که می‌توانم برای کسانی به جز خودم دعا کنم
این‌که درد دیگران اشکم را روان می کند
یعنی هنوز زنده‌ام، هنوز دل دارم،
هنوز امیدی هست ...

نظرات 2 + ارسال نظر
نقاشک شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ق.ظ

دلمون خوشه به خدا با همین حرفا..

مه­سیما شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:39 ب.ظ http://mahsymaa.blogfa.com/

بازهم خیال تو
مرا
برداشت
کجامی‌‌بردنمیدانم
آهای رفیق
بازی ات که تمام شد
مرادوباره
باهمین لباس بی‌قراری دیدن دوباره ات
برسرشعر‌هایم بنشان...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد