ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

خنده دار است یا گریه دار؟!!

سی سال آزمایش و خطا
و هنوز هم کار فرهنگی و جلوگیری از گناه با روشهای سی سال پیش
مبارزه با بدحجابی به روش تذکرات خیابانی و لگد مال کردن غرور افراد!

جلوگیری از روابط نامشروع با روش " نسبتتون چیه؟! "
جمع کردن ماهواره‌ها به روش ...
و هر روز بدتر از دیروز ...!!!

شاید اگر کمتر در زندگی خصوصی افراد دخالت می‌کردیم، اوضاع بهتر از امروز بود!

نظرات 10 + ارسال نظر
الناز پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:03 ب.ظ http://www.divareman.blogsky.com

با احترام
واقعا حرف دل را بیان کردید این روزها حرف دل را کم رنگ تر می بینیم
لذت بردم

امید شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ق.ظ

قبول دارم صد در صد اما بد حجابی زندگی خصوصی افراد نیست !

مریم شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ق.ظ

خیلی باهات مخالفم. ولی حیف که الان وقت چونه زدن ندارم. باید تا سحر دو تا مطلب بنویسم .باشه طلبت. نقدا التماس دعا

آشنا شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:27 ق.ظ

راست میگویی این خدا هم عجب حوصله ای دارم هزار و چهار صد سال آزمایش و خطا؟
جلوگیری از روایط نامشروع با تذکر و تهدید که اگه یه شوخی کنی هزار سال برات گناه نوشته می شود
جمع کردن بساط عیش و نوش با زور و تهدید که این بلا را سرتان می آورم و آن بلا را
کاش خدا اینقدر در زندگی خصوصیمان دخالت نمیکرد
نمیگفت نسبتت چیه؟
شما که چنین تفکرات منحرفی داری قطعا شب اول قبرت هم همین حرفا رو به نکیر و منکر می زنی!!!
اینها مسائل پیچیده ای نیست
حجاب مسئله شخصی نیست
نحوه صحبت کردن و رفتار شخصی نیست
داشتن ماهواره شخصی نیست
با دوست دخترت تو خیابون قدم زدن شخصی نیست
تذکرات خیابانی روش سی سال پیش نیست روش هزار و چهار صد سال پیشه اگه ناراحتی به نظام ایران خرده نگیر باید به خدا خرده بگیری!!
حالا بشین فکر کن ببین خنده دار است یا گریه دار؟!!

دوست عزیز امثال شمایی که ندیده و نشناخته میرید منبر برای امثال منی و قضاوت کردن افراد کار اولتون هست بهتره که قبل از هر چیز یه کم فکر و تحقیق کنید.
اتفاقا بنده هم مثل شما مسلمونم، اتفاقاتر بنده هم مثل شما به همه ی چیزایی که گفتید اعتقاد دارم.
ابتدائا بهتر است بدانید که به کار بردن " آزمایش و خطا" برای کارهای خدا یک نوع شرک است! چون " آزمایش و خطا " یک فعل انسانیست.ویژه انسانی که نمی داند کدام کار درست و کدام اشتباهست. بنابراین بهتر است یکبار دیگر مطلبتان را بازخوانی کنید.
دوم:
برید بگردید در تمام سیره ی انبیاء و امامان و حتی اولیاء یک روش تذکر و امر به معروف پیدا کنید که کرامت ذاتی افراد به خطر افتاده باشد.
در کل اینقدر این مطلب ساده است فهمیدن و حلش که نیازی به بحث نیست، دو دوتای چهارتای اول کار فرهنگیست! به نظر شما سر چهارراه و جلوی هر پاساژ ایستادن و دست هر دختری را گرفتن و با لفظ " خانم موهاتو بکن تو، خانم مانتو کوتاست! " یا دستشو بگیریم و ببریم توی ون نیروی انتظامی سوار کنیم و .... این دختر به دین علاقه مند می شود یا بی علاقه! ایشون با این روش دیندار می شود. یا اگر دیش را از ساختمانها جمع کنیم و از همان بالا توی نیسان و مزدا ها پرتاب کنیم، ملت لابد بعدش با خوشان می گویند: وای وای چه کار بدی کردیم که ماهواره دیدیم دیگه نگاه نمی کنیم به جاش نماز می خونیم!
برادر یا خواهر من! این روش اشتباست! با این که نفس تذکر ، اصل تذکر اصل صحیحی است و گاها تاثیر گذار اما نه هر تذکری نه هر روش تذکری!
در کنار اصل تذکر ما اصل کرامت، اصل عزت، اصل محبت، اصل اعتدال، اصل تسهیل و تیسیر هم داریم ... !
شما هم بهتر است به جای ریشخند کردن تفکرات افراد، کمی بروید بین مردم، بین همین آدمهای ساده ی اطرافتان، نه معاندین و مخالفان و ... دین، ببینید نسبت به این گونه رفتارها نظرشان چیست!

مریم شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:02 ب.ظ

چون فعلا فقط یه مطلبم رو نوشتم بازم نمیتونم مث تو 1 صفحه بنویسم ولیییییییی

فقط اینو بگم که اصلا و ابدا هدف از تذکرات خیابانی علاقمند کردن افراد به دین نیست! وگرنه هر عقل نیمه سلیمی هم می فهمد که کسی با یک جمله دین دار نمیشه. هدف، جلوگیری اجباری از یک منکر اجتماعی که خلاف قانون کشور می باشد و به دیگران آسیب می رساند، است.

بله! عقل سالم می گه هدف علاقه مند کردن نیست، عقل سالم تر می گه که نتیجه بی علاقه تر کردن افراد می شود ... من با اصل این موضوع مشکل ندارم با روش و نحوه ی تذکر مشکل دارم ایها الناس!

آشنا شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:29 ب.ظ

در پاسخ به شما ( " اتفاقا بنده هم مثل شما مسلمونم، اتفاقاتر بنده هم مثل شما به همه ی چیزایی که گفتید اعتقاد دارم.) باید عرض کنم که من هیچ اعتقادی به این چیزها ندارم.

من از پدر ایرانی و از مادر آمریکایی هستم با ایران آشنایی کمی دارم و از خدا هم یه چیزایی میدونم و بس!

چیزهایی که امروز شما در ایران میگید ما خیلی سال پیش توی آمریکا می گفتیم

به قول استادمون میگه یه اصطلاحی توی روانشناسی هست به نام قورباغه آرامپز یه قورباغه رو بزار توی یه دیگ زیرش رو روشن یواش یواش زیادش کنی قورباغه هیچ عکس العملی نشون نمیده تا فلج بشه ....!!!

شما هم اینقدر بالا و پایین نرو این هم عاقبت شما و ایرانتونه میشید مثل ما ها آخه دارید همون راه رو میرید

یه زمانی هم توی سواحل آمریکا طرح امنیت اخلاقی بود میومدند بیکینی ها رو اندازه می گرفتن که نباید از سر زانو بالاتر بره ولی حالا چی!!

من قصد جسارت ندارم و عاشق ریز نوشتتاتون هستم خانم یا آقای ستایش و محکم هم پیگیری می کنم

چون زیبا مینویسید ولی این نوشتتون بین بقیه نوشته هاتون توی ذوق میزد گفتم تلنگری بزنم چون خودم سالهای پیش این مسیر امروز شما را پیمودم
موفق و پیروز

ممنون دوست عزیز! ولی با بذل کلی احترام و تشکر از نظراتتون و از خوندن وبلاگ ما ولی باید عرض کنم جامعه ی فعلی ایران فعلا قابل قیاس با هیچ جا بالاخص آمریکا نیست! همون پاسخی به سرکار خانوم مریم داده شد. بنده با روش مشکل دارم نه با اصل !

س ح ر شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:29 ب.ظ http://s-lonelygirl-18.blogsky.com

وای. . حرف دل مارو زدیااا

آشنا یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:39 ق.ظ

راستی یادم رفت بگم هر وقت دیدی رقبا دارن برات دست میزنن بدون زدی توی گل خودی !!

حالا ببین کیا دارن برای جمله های زیبا و شیوات دست میزنن!!

بله بنده می دونم که شما با اصل مشکل ندارید و با روش مشکل دارید اون موقع هم ما تو آمریکا با همین جمله ها کار رو به اینجا رسوندیم و نمیدونستیم که داریم چه می کنیم به خدایی که بهش اعتقاد داری قسم که ما هم فقط نیتمون خیر بود ولی توی یه بازی سیاسی افتادیم و ندونستیم این حرفا تاثیرش ربطی به نیت ما نداره !!

شما هم حرفات درسته ولی تاثیرش نادرست!

موفق و پیروز

نیلوفر پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:27 ق.ظ

"راستی یادم رفت بگم هر وقت دیدی رقبا دارن برات دست میزنن بدون زدی توی گل خودی !!"
تا کی توهم توطئه جناب؟ما هم نخوردیم نون گندم,دیدیم دست مردم!آمریکا آمریکا!

نیلوفر پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:39 ق.ظ

بازم سلام
به شدت از مطالب این وبلاگ تأسف میخوردم,جوانانی که به اطلاعات آزاد و بی طرف دسترسی دارن,اینطور دگم و بی منطق...
تا به نوشته شما رسیدم,مرسی
نمیدونم,چرا افرادی که در ایران ادعای دین میکنند,چیزی به نام حریم خصوصی برایشان تعریف نشده و چرا نمیفهمند که "مخالف" الزاما به معنای "معاند" نیست و وجود مخالف و نظرات مختلف با توجه به تعداد افراد جامعه کاملا طبیعیه!(بگذریم که با این رفتار و برخورد همه مخالف ها به معاند تبدیل شده اند)
کاش این رفتار وحشیانه که از شخصیت و کرامت آدمی هیچ باقی نمیگذارد؛به نام دین تمام نمیکردند,مثل این آقایی که ادعا میکند به خدا اندکی اعتقاد دارد,اما این روش را میپسندد

البته شما هم چیزی از آزادی بیان و کرامت انسانی نمی دونی. کامنت های شما پربود از تحقیر اندیشه دیگران، پر از تفاخر و نگاه حقارت بار به بقیه ای که با شما موافق نیستن.
نیازی به اظهار نظر امثال شما نیست خانوم نیلوفر !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد