ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

عاشقک!

فسقلی اومده تو اتاقم، با هیجان می گه:

خاله! خاله! عاشقک پیدا کردم!!

با تعجب نگاش می کنم ببینم عاشقک دقیقا چه موجودیه و چه شکلیه،

دستاشو که باز می کنه،

یه قاصدک مظلوم با چند تا بال شکسته توی دستاشه....


چقدر اسم جدیدش بهش میاد!

نظرات 6 + ارسال نظر
ستایش جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:24 ب.ظ http://lafkadi0.blogsky.com

چند روز پیش هم کش تیرکمون رو انداخته دور گردنش اومده می گه: ببین من خودمو مختلف!!! کردم! احتمالا منظورش متفاوته!

هیچکی جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:34 ب.ظ

جالب زیبا قشنگ دوست داشتنی بود

دختر کاغذی جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ب.ظ http://darya1997.mihanblog.com

سلام وای چه مطلبی خیلی جالب بود خیلی وبلاگتون عالیه
دوست دارم به من سربزنید...
ونظرتون رو درمورد وبلاگم بگید منتظر حضور گرمتون هستم درمورد مطلب جدیدم نظر بدید...
بدرود تادرودی دیگر

آذی جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:32 ب.ظ

قربون این فسقلی و عاشقکش برم من!!!

قطره شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ http://www.adrop.blogfa.com

آخی...

عاشقانه ها یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:36 ق.ظ http://www.asheghaneha.ir

زیبا بود و ساده.. لذت بردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد