در کوی تو معروفم و
از روی تو محروم
سعدی
می خاد بسوزونتت...می خاد اشکتو دربیاره...می خاد حالتو جا بیاره...می خاد قشنگت کنه...آدم...!
به قول خودتون : عجب!ضمنا این «آدم...!» طعنه بود؟
گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده.
منم که شهره ی شهرم ...
منظورم این بود که در یک کلام، می خاد ازت یه آدم درست و حسابی بسازه...!درست مثه زغال سنگ که زیر فشار شدید، تبدیل میشه به الماس!!!
می خاد بسوزونتت...
می خاد اشکتو دربیاره...
می خاد حالتو جا بیاره...
می خاد قشنگت کنه...
آدم...!
به قول خودتون : عجب!
ضمنا این «آدم...!» طعنه بود؟
گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده.
منم که شهره ی شهرم ...
منظورم این بود که در یک کلام، می خاد ازت یه آدم درست و حسابی بسازه...!
درست مثه زغال سنگ که زیر فشار شدید، تبدیل میشه به الماس!!!