امروزهایم را به فردا می فروشم
من آدمی هستم که حوّا می فروشم
تنها برای خاطر تنها نبودن
یک بقچه تنهایی به تن ها می فروشم
اصلا به فکرم هم نمی آمد که روزی
در کوچه و بازار ، رویا می فروشم
بیچاره آن که دل به مهر ما سپرده
حتماً نمی داند که دل را می فروشم !
کابوس ، خوابم را به غارت برد و دیدم
دارم قیامت را به دنیا می فروشم
...
نه کاسبم ، نه تاجری سرمایه دارم
من شاعرم ، موضوع انشا می فروشم !