ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

یک عاشقانه ی آرام

ــ از تو خیلی سر است؛ از هر لحاظ.  
ــ می دانم. شاید برای همین هم می خواهمش.  
ــ قدّش، دو برابر توست.  
ــ اما من، خودش را می خواهم، نه قدّش را! 
ــ قدّش را چطور از خودش جدا می کنی؟! 
ــ قصد جدا کردن ندارم آقا! هلو را با هسته می خرند. اگر بخواهند هسته را جدا کنند و بخرند، خیلی زشت می شود؛ اما کسی هم هلو را بخاطر هسته اش نمی خرد.  

یک عاشقانه آرام/نادر ابراهیمی

نظرات 1 + ارسال نظر
irandokht سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:39 ق.ظ

مقایسه است که پدر آدم رو در میاره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد