ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

گذشته...نگذشته.

سخته

تحمل گذشته ای پر از حماقت خیلی سخته  

و فراموش کردنش محال..

برا همین میگن

یه جوری زندگی کن که وقتی به کتاب گذشته ات نگاه میکنی ...

مجبور نشی تو بعضی صفحه ها چشماتو ببندی...

نظرات 2 + ارسال نظر
ستایش جمعه 8 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:13 ب.ظ

بله ! سخته !البته کمتر کسی پیدا می شه که تمام کتاب گذشته اش رو با چشمای باز و لبخند ورق بزنه

مرگ آرزو شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:13 ق.ظ http://margearezo.persianblog.ir/

من کسی هستم که متاسفانه مجبورم نیمی و حتی مهمترین قسمت صفحات کتاب زندگیم با چشمان بسته رد کنم.

بله هممون همین طوریم.اما فکر میکنم تنها کاری که از دستمون بر میاد اینه که فکری به حال گذشته ی فردامون کنیم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد