ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

احساس

میگفت دلت را بگیر تا نگیرد... 

میگفت دلت را قاضی کن تا درست تصمیم بگیری... 

میگفت دلت را با احساست درک کن و با احساست با آن حرف بزن... 

.... 

و همیشه من زمین می خوردم... 

چون 

فرق بین وهم و احساس را نمی فهمیدم...

نظرات 3 + ارسال نظر
میثم یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ب.ظ http://pendarenik.parsiblog.com

عقل یا احساس
حق با چیست؟
ژیش از رفتن ای کاش این حقیقت را بدانیم

ویان چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:32 ب.ظ http://evirna.blogfa.com/

اگر n بار زمین خوردی 1+n بار بلند شو عزیزم

حارث پنج‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ق.ظ http://www.haareth.blogfa.com

چرا باید دل را مبنی گذاشت؟
البته آن دلی را می‌توان مبنی گذاشت که دل آسمانی باشد!
نه هر دلی!
وگرنه باید در کنار دل، عقل را گماشت تا وهم را جدا کند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد