طفلی به نام شادی ، دیری ست گم شده است... با چشم های روشن براق.. با گیسویی بلند، به بالای آرزو.. هر کس از او نشانی دارد ، ما را کند خبر این هم نشان ما : یک سو خلیج فارس سوی دگر ، خزر.
درودهای فراوان به مدیر مسئول محترم: همکاران عزیز شما را به وبلاگ جامعه ایران و جامعه شناسی آریائی با مقاله جدید به روز گردیده دعوت می کنم از نقدهای خوبتان دریغ نورزید و در ضمن در نظر سنجی وبلاگ شرکت نمائید با تشکر همکار شما ماندانا http://aria20.blogsky.com
شهرام
سهشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ
مهم این است که دلت کجا گیر باشد...
طفلی به نام شادی ، دیری ست گم شده است...
با چشم های روشن براق..
با گیسویی بلند، به بالای آرزو..
هر کس از او نشانی دارد ، ما را کند خبر
این هم نشان ما :
یک سو خلیج فارس
سوی دگر ، خزر.
دکتر شفیعی کدکنی
باید دید گیر دل چیست!
درودهای فراوان به مدیر مسئول محترم:
همکاران عزیز شما را به وبلاگ جامعه ایران و جامعه شناسی آریائی با مقاله جدید به روز گردیده دعوت می کنم از نقدهای خوبتان دریغ نورزید و در ضمن در نظر سنجی وبلاگ شرکت نمائید با تشکر همکار شما ماندانا http://aria20.blogsky.com
ز هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
حکایت این روزهای ما شده حکایت دل گیری و جان کندن ها ...
دل کندن ها شبیه جان کندن ها شده این روزها . مثل کبوتری که دارد می میرد ؛ بالهای سفیدش غرق خون شده و دست و پا می زند و به خود می پیچد ...