هق هق ، حق من است ...
پ.ن : شعر عنوان از خانم پروانه نجاتی
من به خود میبالم که در این عصر یخی، و در این ظلمت باروت فساد -دوستی دارم چون آب زلال که دلش آیینه خورشید است
نه حقت بیشتر از این هاست....به احنرام معلمانمان آپم...
سلامخیلی قشنگ بود. ساده و پر معنی
گاهی اوقات دیر متوجه می شی حقوقتو
حق همه مون همینه.آپم ...
نه بابا اینجوریام نیس
شب با چشم خیس خوابیدنو سوزش چشم اول صبح را دوست دارم !میدانی چرا ؟ اشک هاییست که برای تو ریختم . در فراقت ...این اشک ها همپای مناجات هایم مقدس اند برایم ...
من به خود میبالم که در این عصر یخی،
و در این ظلمت باروت فساد -
دوستی دارم چون آب زلال که دلش آیینه خورشید است
نه حقت بیشتر از این هاست....
به احنرام معلمانمان آپم...
سلام
خیلی قشنگ بود. ساده و پر معنی
گاهی اوقات دیر متوجه می شی حقوقتو
حق همه مون همینه.
آپم ...
نه بابا اینجوریام نیس
شب با چشم خیس خوابیدنو سوزش چشم اول صبح را دوست دارم !
میدانی چرا ؟ اشک هاییست که برای تو ریختم . در فراقت ...
این اشک ها همپای مناجات هایم مقدس اند برایم ...