ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

یونس خشمگین

یونسِ ضعیف خشکیده را ، ماهی در کناری گذاشت و رفت .  

یونسِ خشمگین از خشم ، غمگینِ از ترک اولی ، رنجیده از مدتها تنهایی و خشکیده از شدت تسبیح و عذر خواهی به درگاه پروردگار ! 

خدای یونس درختی از یقطین را سایه بانش ساخت. 

پیامبر جان گرفت و درخت کم کم خشکید و از بین رفت .  

یونس که با درخت خو گرفته بود ، احوالش را از خدا پرسید . 

خداوند به او فرمود : یونس ؛ تو درخت را خلق نکرده بودی ، لحظه لحظه های رشدش را با او نبودی ، ذره ، ذره منتظر بالیدنش نشدی ، فقط مدتی را در زیر سایه اش خوابیده ای و حالا از خشکیدنش ناراحتی . 

 پس چگونه انتظار داشتی من بنده هایی را که از خاک آفریدم ، شکل دادم ، روح دادم و دم به دم تا افلاک همراهشان بودم را با خشم تو نابود کنم و راه برگشت را بر آنها ببندم ....

نظرات 4 + ارسال نظر
آیدا جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:00 ب.ظ

تو مرگ بر موسوی میگویی در حالیکه دوربین ها رو به تو است برای پخش مستقیم از کانال سراسری . من مرگ بر دیکتاتور میگویم در حالیکه باتوم ها رو به من است . تو را با اتوبوس می آورند و برای من خیابان ها را میبندند . تو را مردم مینامند و من را فتنه گر . تو امنیت شغلیت تامین شده و من نگران امنیت جانیم هستم . در میان شما پرچم و پوستر پخش میشود و در میان ما اشک آور و گاز فلفل . این است فرق من و تو

تو مرگ بر " اصل ولایت فقیه " می گویی و تلوزیون هر روزی ، روزی چند وعده شعار وقیحانه ات را پخش می کند و من " مرگ بر موسوی " می گویم ، همان تلوزیون صدایم را قطع می کند ...
تو به خیابانها می آیی ، سنگ می زنی به منی که نماز می خوانم ، متحجر و زاغه نشینم می خوانی ! به مقدساتم توهین می کنی ! و توقع داری به عنوان قهرمان ملی از تو یاد کنم .
من تو را دعوت به گفتگو می کنم ، به دادن چند پاسخ ساده ، تو فحش میدهی و مظلوم نمایی می کنی
من چشمم به رهبرم هست و ولایتی که قبولش دارم ، تو چشمت به رهبرهای از کشور گریخته و شبکه های خارجی که خودت هم قبولشان نداری ....

امید جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:40 ب.ظ

عامو گقدر اینا متوهمند !! اگر خب آینده شغلی این همه جوون تامین شده بود که مشکلی نداشتیم . مظلوم نماییشون منو کشته !!!!!!!!

آیدا جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:31 ب.ظ

کی این حرف رو تو گوش شما خونده که هر کسی که طرفدار موسوی هست با اسلام مشکل داره؟!چرا اینقدر ادعای بچه مسلمونی داری؟من عاشق دینمم عزیزم.منم مسلمونم.چرا همش توهم اینو دارید که بیگانه ها دارن توطئه می چینن؟چرا توی تلویزیون چپ و راست تابلویی که روش نوشته مرگ بر موسوی و خاتمی و کروبی رو نشون میده ولی مرگ بر احمدی نژاد رو سانسور میکنه؟

والا کسی توی گوش ما نخونده ، ما هم از اولش این جوری فکر نمی کردیم ، بعد دیدن کارها و خوندن مطلب وبلاگتون به این نتیجه رسیدیم ، البته هنوزم ما نمیگیم همه ی شما با دین مشکل دارید . از این که عاشق دینتون هم هستید خوشحالم !
دقیقا بگید توی دینتون که عاشقش هستید چی نوشته تا ما هم بدونیم .

rahgozar شنبه 12 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:50 ق.ظ

ستایش عزیز
یک توصیه ی خواهرانه:
با کسی بحث سیاسی نکن
من با خیلیها بحث کردم
اما فایدش چیه؟
آخرش هم تو بر عقیده ی خودت هستی و هم اونا بر عقیده ی خودشونن
نه تو دلیلهای اونا رو قبول داری و عاقلانه میپنداری
نه اونا دلیلهای تو رو منطقی میدونن
تصورتون هم از همدیگه تغییری نمیکنه

کار بیهوده ایه

سلام رهگذر جان
ممنون ، خودمم زیاد بنای بحث کردن ندارم ، اما گاهی لازمه ، نه بخاطر خود اون طرف بلکه بخاطر بقیه ای که اینجا رو می خونند ، چون گاها توی صحبتها شبهاتی هستش که فقط عنوان می شه لااقل این شبهات باید با یکی دو تا سوال رو به رو بشن ...
و الا منم می دونم که خیلی ها دنبال جواب نیستند ، فقط می خوان حرف بزنند .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد