ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

دریغ نکن ...

گاهی یک جمله ات می تواند یک زندگی را بسازد ! 

دریغ نکن ...

....

" آدم " یک بار میوه ی ممنوعه را خورد  

یک عمر ضجه زد و عذرخواست  

آنقدر که نامش جزء بکائون عالم ثبت شد   

ما روزی چند کیلو میوه ی ممنوعه نوش جان می کنیم 

دریغ از یک " الهی العفو "  

میانبر

من رشته ی محبت تو را پاره می کنم  

شاید گره خورد به تو نزدیک تر شوم

شروع می شــود این ماجــــــرای تکراری

آدم از بهشتش اخراج شد

نه بخاطر خوردن میوه ی ممنوعه  

که محض گذاشتن خشت اول بنای سر پیچی از فرمان خداوند ...

بابا

یادمان باشد بعضی هایمان  شانس گفتن کلماتی را داریم 

که بعضی دیگر حسرتش را ...  

مثل : بابا

این نسخه جعلیست !

از همان لحظه که «‌ آدم »‌میوه ی ممنوعه را خورد  

خداوند نسخه ی اورجینال عشق را توقیف کرد  

بعد از آن جهان پر شد از نسخه های رایتی و بی کیفیت «‌عشق »‌

جوان به حادثه ای پیر می شود گاهی ...

ماه و سال کاره ای نیستند ... 

این سکوت لعنتی است که پیرت می کند ...

غم پروری

مطب غم پروری به اینجا منتقل شد ...

آیه ۵

ای کسانی که ایمان آوردید ؛

نیمی از فرزندان شیطان کاربران فعال اینترنت اند ...   

شتر چموش

ـ خب از خودت بگو عزیزم ، بگو گلم !

ـ بله ، من مثل یک شتر چموش، وقتی زیادی بهم محبت بشه رم (Ram ) می کنم !!