" آدم " یک بار میوه ی ممنوعه را خورد
یک عمر ضجه زد و عذرخواست
آنقدر که نامش جزء بکائون عالم ثبت شد
ما روزی چند کیلو میوه ی ممنوعه نوش جان می کنیم
دریغ از یک " الهی العفو "
آدم از بهشتش اخراج شد
نه بخاطر خوردن میوه ی ممنوعه
که محض گذاشتن خشت اول بنای سر پیچی از فرمان خداوند ...
از همان لحظه که « آدم »میوه ی ممنوعه را خورد
خداوند نسخه ی اورجینال عشق را توقیف کرد
بعد از آن جهان پر شد از نسخه های رایتی و بی کیفیت «عشق »
ماه و سال کاره ای نیستند ...
این سکوت لعنتی است که پیرت می کند ...
ـ خب از خودت بگو عزیزم ، بگو گلم !
ـ بله ، من مثل یک شتر چموش، وقتی زیادی بهم محبت بشه رم (Ram ) می کنم !!