ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

داستانک

آسمان روشن می شود ، صدای وحشتناکی می آید و باران می بارد ...

یک روز معمولیست ...

فریدون می خواند ؛ دلم لاله ی عاشق ...

پیش نویس نامه اداری را باز می کند ؛

" سلام علیکم

جناب آقای / سرکار خانم .... "

ـ آهای صدای گیتار ...

دستانش تند تند ، کلیدهای کیبور را لمس میکنند و کلمات یکی یکی و پشت سر هم تایپ می شوند !

نامه که تمام می شود ، پیش پرینتش را می گیرد و می گذارد توی کارتابل ...

دلت یاس پر احساس آهای ..

مسنجرش را باز می کند ، آفلاینهای سند تو آل ... و بین آنها کسی نوشته :

سلام /اگر من ازدواج کنم ، تو چه کار می کنی؟

خیره می شود به صفحه مانیتور ...

دستانش خیس شده اند ، خشک شده اند مثل چوب ...

به زور به حرکتشان می آورد و می نویسد : خوشحال می شوم و اینتر ...

فریدون همچنان می خواند : تا اون روزی که نبضم بزنه ترانه سازم ...

نظرات 5 + ارسال نظر
احسان سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:22 ب.ظ http://loveeee.blogsky.com

بیا هموطن همه با هم جدا از هر جبهه ای با هم باشیم ... باز هم می گویم برادرم و خواهرم برایت متاسفم ... برای آینده کشورم متاسفم ... و در آخر برای خودم که جوانیم به فنا رفت ... امیدم به فرداست برای فرزندانم ... نوادگانم ... به امید ایرانی سربلند ... پیروز ... موفق .... همه با هم سهم کوچکی در ایران آباد داشته باشیم ...

حتما به وبلاگم سر بزن پشیمون نمیشی....

آیتا سه‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:51 ب.ظ

سلام دوست عزیز به فروشگاه منم سر بزن خوشحال می شم عزیزم

"فروشگاه اینترنتی آیتا شاپ " فروش جدیدترین فیلم ها ، کارتون ، نرم افزار ، بازی و... با 35% پایین تر از قیمت پشت جلد کالاها

"تمامی اجناس خود را با نصف قیمت خریداری کنید ، جدیدترن نرم افزارها نصف قیمت ، جدیدترین فیلم ها نصف قیمت ، جدیدترین بازی های کامپیوتر نصف قیمت"
>> بسته بندی ضد خش و حرارت با سی دی های سیلور بهترین کیفیت <<
"""""""""""" Www.aytashop.com """""""""""""""

کاظمی چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 12:57 ق.ظ http://mataf.ir

سلام
اتفاقا همین امروز بهش گفت که خوشحال می شوم!

اسو چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 09:49 ق.ظ http://asoo-inocence.blogspot.com

داشتن تلفنی حرف میزدن داشت میگفت من هم با تو خواهم ماند اما .... اهای صدای گیتار بلندتر از فریاد های قلبش بود حیف که زبانش را نفهمید

رجا پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 11:41 ب.ظ http://mm3.blogsky.com

این وبلاگم جنسش فرق می کنه شاید جالب بشه یه تورقی بکنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد