ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

از دفتر خاطرات یک صادق

ابایی ندارم که بگویم هنوزهم در همه جمع های خانوادگی دنبال تو می گردم

ابایی ندارم که بگویم توی تمام مجالس از اول تا آخر چشمهایم تو را می پایند .

ابایی ندارم که بگویم هنوز هم وقتی که صفحه ی طالع بینی مجالات را به سرگرمی ورق می زنم اول از همه سراغ ماه تولد تو می روم .  

ابایی ندارم که بگویم با شنیدن اسمت بی اختیار ضربان قلبم تندتر می شود .

اما ...

ابایی هم ندارم که بگویم همه اینها از روی عادت سالهای گذشته است نه عشق ...

نظرات 6 + ارسال نظر
امید پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 10:50 ق.ظ http://etresib.persianblog.ir

سلام . ابایی ندارم که بگن تند شدن ضربان قلب ربطی به عادت سالهای گذشته نداره .... !!!

یه نوع شرطی شدنه ...

بیش فعال شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 07:36 ب.ظ http://ppsama.wordpress.com

زیادی قشنگ بود.

دنیا یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 12:32 ق.ظ http://sadenist.blogfa.com/

یعنی چی یه نوع شرطی شدنه؟

کاظمی سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:01 ق.ظ http://ravayatgar.org

سلام
عشق هم می تواند عادت شود ولی مثل همه چیزهای دیگر وقتی عادت شد٬ یا می پلاسد یا می گندد.

اسو چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:44 ب.ظ http://asoo-inocence.blogspot.com

ابایی ندارم که بگویم هنوزم شماره تلفنت رو حفظم
ابایی ندارم که بگویم هنوزهم با دیدن عکس ها حالم دگرگون میشه
اما ابایی هم ندارم که بگویم این روزها راحت تر از رفتن تو سخن میگویم
اما ابایی هم ندارم که بگویم دیگر عاشقت نیستم

علی راد یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:43 ب.ظ

آخرش خوب تیر خلاص رو زدی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد