ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

شهــــــید هم می شوی ...!!!

  دل می شکند... 

  شرایط که سخت شود دروغ هم می گوید ... 

  غیبت هم بستگی دارد ، دوستان جمع باشد از پس آن هم بر می آید ...  

رابطه اش با نامحرم چندان تفاوتی با رابطه با محارمش ندارد ... ذیر اسم خواهرم و برادرم ... 

 و ...

 . 

و به هر کس می رسد می گوید دعا کنید من شهید بشوم...!!! 

 

سه حالت دارد :  

1 ـ یا معنای شهادت را نمی داند  

2ـ یا شهدا را نشناخته .. 

3 _ یا خودش را مسخره کرده ...

تقدیر

تقدیر است دیگر !

بعضی ها هم بهش می گویند شانس !

چه فرقی می کند اسمش چیست ! تقدیر ، شانس یا هر چیز دیگری !

مهم این است که این تقدیر یا شانس همیشه خلاف آن چیزی است که تو دلت می خواهد!

همیشه باید یک جای کار لنگ بزند !

همیشه باید کسی باشد که اوضاع را به هم بریزد ...

دیگر عادت کردم به این تقدیر و شانس ...

همین است که هست ، کاریش هم نمی شود کرد

بی خداحافظی

به همین سادگی رفتی، بی خداحافظ عزیزم
سهم تو شد روز تازه، سهم من اشک که بریزم

...

گریه نکن ، خدا نخواست ...