ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

دارم پیر می‌شوم

می‌گفت:

یک وقتایی هست که روحت داغونه، یکی باید باشه آرومت کنه!
توی این جور مواقع اگه اونی که می‌خوای نباشدش، پیر می‌شی!


منتظر یک هیچم!

جای خالی بعضی ها همه جا معلوم است.

حتی توی تلفن همراه.

آسمان

خدا جان!
ممنونم که مرا "دیوار" نیافریدی

قربانت، پنجره

بسم اله !

انگار همه ی معشوق ها تصمیم گرفته اند که " بروند"
انگار همه ی عشق ها تصمیم گرفته اند " خاطره " شوند
انگار تنهایی دارد " نقش اول " می شود ....
انگار دنیا دارد تمام می شود ...

کشنده است

سخت است اتفاقی را انتظار بکشی
که خودت هم بدانی در راه نیست ...

بی تو!

نمی تونم

نمی میرم

فقط با مرگ درگیرم

نمی مونم

می دونم

از این تکرار دلگیرم

شب های روشن!

شب هایی هم هستند که دلتنگی بر خستگی غلبه می کند و نتیجه اش می شود بی خوابی ....

آخرش!

عاقبت گیرد شبی این سفر پایان

اختر عمرم شود از نظر پنهان

مثل خودش!

بلاخره در زندگی هر کسی
یک نفر هست
که مثل هیچ کس
نیستـــــ....

می خواهم تا ابد بخوابم...

بغض سه تا درمان دارد:

1- گریه

2- فریاد

3- خواب