-
متعهد نما
یکشنبه 16 خردادماه سال 1389 09:46
این موبایل و مسنجر است که هر روز رابطه ها را نزدیک و ساده تر صمیمت های غیر ضروری را بیشتر تعهد ها را کمتر ایمان ها را سست تر ! و خانواده را بی معنا تر می کند ! ... رونوشت به دوستان متعهد نما
-
راه خدا
یکشنبه 16 خردادماه سال 1389 00:08
راه خدا در دل است و یک قدمست...
-
گذشته حتی نگذشته!
جمعه 14 خردادماه سال 1389 00:43
در خانه ی دل که بی تو تاریک شده مشغول مرور خاطراتم شده ام.......
-
کلمات لعنتی
پنجشنبه 13 خردادماه سال 1389 10:53
با سکوت می توانید ؛ به آدمها نزدیک یا از آنها دور شوید ... کلمــات رابطــه ها را به گند می کشند ...
-
بهانه
پنجشنبه 13 خردادماه سال 1389 09:41
آنقدر محو هدیه دادن و گرفتن شدیم که یادمان رفت بهانه ی هدیه هایمان ؛ " بهانه ی خلقت " است ... میلادش مبارک
-
دوزیست
چهارشنبه 12 خردادماه سال 1389 11:00
بگذار تا اضافه شوی انتهای لیست خود را بزن به دلخوشی ؛ اصلا مهم که نیست لبخند هی بزن به خیالات مردم و شب گریه کن برای خودت مثل یک " دوزیست " ندا هدایتی فر
-
عجیب روزگاریست
سهشنبه 11 خردادماه سال 1389 14:03
عجیب روزگاریست که شیطان فریاد برمی آورد : " آدم پیدا کنید ... سجده خواهم کرد "
-
زن ها
سهشنبه 11 خردادماه سال 1389 11:38
درست همون موقعی که فکر می کنی همه چیزو می دونه و از دلت باخبره لازمه بهش بگی دوستش داری.
-
ترسناک
سهشنبه 11 خردادماه سال 1389 09:51
من از آنهایی که گریه نمی کنند بیشتر از آنهایی که نمی خندند می ترسم ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 12:06
چقدر سخت است خندان نگه داشتن لب ها در زمان گریستن قلب ها و تظاهر به خوشحالی در اوج غمگینی ...
-
انتظار شیرین
دوشنبه 10 خردادماه سال 1389 11:03
جزء بهترینهاست این که ؛ کسی منتظرت باشد یا منتظر کسی باشی ...
-
حواست هست ؟!
یکشنبه 9 خردادماه سال 1389 15:13
داره دیر می شه ها !
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 خردادماه سال 1389 15:01
به آنچه دوست دارید نمیرسید مگر با صبرکردن بر آنچه نمی پسندید. عیسی بن مریم (ع)
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 9 خردادماه سال 1389 09:41
سرش گرم است ، دلش سرد ...
-
تو فکرش نرو
شنبه 8 خردادماه سال 1389 11:47
اگر به آنچه که می خواستی نرسیدی؛ از آنچه هستی نگران مباش. *حکمت 69
-
مرگ
شنبه 8 خردادماه سال 1389 09:30
به یادش باش تا غافلگیر نشوی ...
-
تنهایی!
شنبه 8 خردادماه سال 1389 03:07
فهرست کارهایی که امروز انجام دادم: بیدار شدم اینترنت بازی کردم گریه کردم ختم رفتم گریه کردم ناهار خوردم کلی گریه کردم و خوابیدم. زندگی ام همیشه در انتظار روزی بهتر سپری شده روزی که هر گز نیامده ...و هیچوقت هم نخواهد آمد...
-
آیه 7
جمعه 7 خردادماه سال 1389 21:21
ای کسانی که ایمان آوردید؛ اگر بلد نیستید از جیگرتان استفاده کنید، سر ما غر نزنید. از دستتان ذله شدیم!
-
این چه وضعشه؟؟؟
پنجشنبه 6 خردادماه سال 1389 20:37
...والا تا اونجایی که یادمون میاد، "تاهل" قرار بود "تعهد" بیاره. منتها ظاهرا این روزا، تاهل، مجوز ِ "تنوع طلبیه"!!!!!!!!!!!! *گاهی رابطه ها، بهت صدمه می زنن. روحت زخم میشه. هیچ آینده ای هم براش متصور نیس!
-
دریغا...
پنجشنبه 6 خردادماه سال 1389 13:04
دریغا فرزندان آدم بزرگ می شوند ، اما آدم نمی شوند بزرگ هم نمی شوند !
-
سرش مهم است ...
پنجشنبه 6 خردادماه سال 1389 09:50
سربالایی هم یه جور سرازیری یه . سرازیری هم یه جور سربالایی یه بستگی داره تو کجا باشی و از کجا نگاش کنی ... *مصطفی مستور
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 خردادماه سال 1389 18:16
باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد گاهی بهشت فقط در دل آتش فراهم است!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 خردادماه سال 1389 01:29
... همه چی خوبه، تا وقتی بوی اسیری نده....!
-
تسلیت
سهشنبه 4 خردادماه سال 1389 10:32
خدایا اگر هر که را تو از انسان می ستانی خود جایش نمی نشستی چه سخت بود بریدنها و از دست دادنها تسلیت به جناب حقایقی و همسرشون
-
Impossible!
سهشنبه 4 خردادماه سال 1389 10:23
تو کل تاریخ بشریت هیچ کسی وجود نداشته که صرفا به حرف عقلش بوده باشه؛ چرا هرچی کار سخت هست رو من باید انجام بدم آخه؟!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 خردادماه سال 1389 01:01
لعنتیا! هروقت بهت احتیاج دارن، هستی... هروقت بهشون احتیاج داری، نیستن...!
-
انتظار
جمعه 31 اردیبهشتماه سال 1389 16:06
کسی نیامده ,جز او سر قرار خودش نشست,غرق تماشای آبشار خودش چه انتظار عجیبی است,اینکه شب تا صبح کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش
-
در آستانه ی یک انجماد طاقت سوز ...
چهارشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1389 09:41
مرز باریکیست میان عشق و نیاز آنقدر که بتوانی به خودت هم دروغ بگویی ...
-
احساس
یکشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1389 14:48
میگفت دلت را بگیر تا نگیرد... میگفت دلت را قاضی کن تا درست تصمیم بگیری... میگفت دلت را با احساست درک کن و با احساست با آن حرف بزن... .... و همیشه من زمین می خوردم... چون فرق بین وهم و احساس را نمی فهمیدم...
-
عزتمداری
یکشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1389 09:39
قبل از این که بگوید : " شب بخیر " خداحافظی کنید ! پ.ن ) ضمن عرض ارادت به جناب سمیعی و رساله شان