ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

نام دیگرش 2

اسمش "زیرآب زنی" ست ...
همکاران، بهش میگویند: شفاف سازی ...

اشک‌های بی‎‌بهانه، سندشان به نام خداست ...

بعضی اشک‌ها هستند، بی‌دلیل، بی‌بهانه، یک‌دفعه‌ای، نصف‌ شبی ...
عجیب، آدم را آرام می‌کنند ...

نام دیگرش 1

اسمش "غیبت" است
رفقا، توی جمع، صدایش می‌کنند: "دردِ دل" ...

نام دیگرش ...

اسمش "مکافات عمل" است
توی خانه صدایش می‌کنیم: قضا و قدر ...

معترفم!

خدایا!
بدی‌هایم، مرا از چشمت انداخته ...
به حسن‌ظنی که به تو دارم، بدی‌هایم را محو کن ...

پ.ن" الهی ان کانت الخطایا قد اسقطتنی لدیک فاصفح عنی بحسن توکلی علیک ( مناجات شعبانیه )

یک توصیه‌ی حیاتی!

سعی نکنید به آدمهای خیلی ناراحت، دلداری دهید!
اتفاقی نمی‌افتد جز اینکه طرف پاچه‌تان را می‌جود ...

صاحب ...

لابد این روزها نباید حرف‌های غمگین بزنیم
اما خودت که می‌دانی
حال همه‌ی ما وخیم است ....
باور کن!

نان قندی!!!

...
موضوع چیست؟
ـ موضوع این است: فرض کن که زن داری و زنت را هم دوست داری و عاشق زن دیگری می‌شوی ..
ـ معذرت می‌خواهم، این حرف تو برای من درست به همان اندازه عجیب و نامفهوم است که فرض کن وقتی اینجا(رستوران) خوب سیر شدیم، از کنار دکان نانوایی که رد می‌شویم یک نان قندی بدزدیم. 

آناکارنینا/تولستوی


عجب واژه بی‌هدفیست، کاش ...

خدا بیامرزد پدربزرگ را که هر وقت می‌گفتیم: " کاش ... ! "

فوری جواب می‌داد: " کاشکی رو کاشتن سبز نشد ... "

بدون شرح!

ما آسمان و زمین و هر چیزی که بین آنهاست را از روی بازی نیافریدیم!
(به فرض محال) اگر می‌خواستیم سرگرمی انتخاب کنیم، چیزی متناسب خود انتخاب می‌کردیم ... 


16/17 سوره انبیاء