این روزها که میگذرد، جور دیگرم
دیگر خیال و فکر تو افتاده از سرم
دیگر دلم برای تو پرپر نمیزند
دیگر کلاغ رفته به جلد کبوترم
دیگر خودم برای خودم شام میپزم
دیگر خودم برای خودم هدیه میخرم
دیگر بلد شدم که خداحافظی کنم
دیگر بلد شدم که بهانه نیاورم
اسمت چه بود؟ آه از این پرتی حواس
این روزها من اسم کسی را نمیبرم
رضاکیاسالار
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود...
خیلی چسبید
محشر بود با اینکه هیچ تناسبی با من نداشت...
زیبا بود.[گل]
من هم با یک شعر نو به روزم. خوشحال میشم بهم سر بزنید...[گل]