فسقلی اومده تو اتاقم، با هیجان می گه:
خاله! خاله! عاشقک پیدا کردم!!
با تعجب نگاش می کنم ببینم عاشقک دقیقا چه موجودیه و چه شکلیه،
دستاشو که باز می کنه،
یه قاصدک مظلوم با چند تا بال شکسته توی دستاشه....
چقدر اسم جدیدش بهش میاد!
چند روز پیش هم کش تیرکمون رو انداخته دور گردنش اومده می گه: ببین من خودمو مختلف!!! کردم! احتمالا منظورش متفاوته!
جالب زیبا قشنگ دوست داشتنی بود
سلام وای چه مطلبی خیلی جالب بود خیلی وبلاگتون عالیه دوست دارم به من سربزنید...ونظرتون رو درمورد وبلاگم بگید منتظر حضور گرمتون هستم درمورد مطلب جدیدم نظر بدید...بدرود تادرودی دیگر
قربون این فسقلی و عاشقکش برم من!!!
آخی...
زیبا بود و ساده.. لذت بردم.
چند روز پیش هم کش تیرکمون رو انداخته دور گردنش اومده می گه: ببین من خودمو مختلف!!! کردم! احتمالا منظورش متفاوته!
جالب زیبا قشنگ دوست داشتنی بود




سلام وای چه مطلبی خیلی جالب بود خیلی وبلاگتون عالیه
دوست دارم به من سربزنید...
ونظرتون رو درمورد وبلاگم بگید منتظر حضور گرمتون هستم درمورد مطلب جدیدم نظر بدید...
بدرود تادرودی دیگر
قربون این فسقلی و عاشقکش برم من!!!
آخی...
زیبا بود و ساده.. لذت بردم.