ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

تمام ایستگاه می رود

می گفت: دروغگوی خوبی نیستم  

وقت دروغ گفتن صدایم می لرزد ، پلکم می پرد . 

... 

 خداحافظی که کرد  

هم صدایش می لرزید ، هم پلکش می پرید.  

و من سالهاست 

"‌کنار این قطار رفته ایستاده ام " (1) 

و ذکر " دروغ گفت " را گرفته ام ...  

 

 

1) قیصر امین پور

نظرات 9 + ارسال نظر
مدیالینک دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ب.ظ http://mediaplayer.tk

با سلام
آیا به دنبال دو رقمی کردن رتبه خود در گوگل و الکسا هستید
آیا به دنبال سایتی برای آپلود فایل هایتان با لینک مستقیم هستید؟
آیا دنبال فروشگاهی اینترنتی هستید ویا می خواهید کسب و کار اینترنتی راه اندازی کنید
به مدیا پلیر خوش آمدید با جدیدترین لینک ها درخدمتیم.

ستایش دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:04 ب.ظ

وقت گفتن " دروغ گوی خوبی نیستم " پلکش می پرید ، صدایش می لرزید

پچ پچ دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:42 ب.ظ http://pechpech313.blogfa.com/

شاید دروغ گفته که موقع دروغ گفتن پلک هایش میپرد و ...

عبد عاصی دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:45 ب.ظ

سلام،

نمی دانم در وقت گفتن: " خانمها سلاحشان اشک نیست
مرهمشان اشک است. "

آیا صدایی لرزید؟! پلکی پرید؟!

اگر هم لرزید و پرید، شما ندیدید ... !

فاطمه عدلو دوشنبه 21 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:20 ب.ظ http://sanjaghak-hblogfa.com


سلام
ممنونم که به وبلاگم سر زدید

سمیه سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:07 ق.ظ http://www.datoshu.persianblog.ir

آیینه ها دچار فراموشی اند

و نام تو ورد کوچه خاموشی

امشب تکلیف پنجره

بی چشم های باز تو

روشن نیست!

آصف سه‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ب.ظ

خود درگیری هم بد دردیه!!!!

عبد عاصی چهارشنبه 23 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 ب.ظ

سلام،

البته دیدن ما به حل مشکل کمکی نمی کنه، جز اینکه طبق گفته "خودشان" در هنگام لرزیدن و پریدن پلکهایشان، حتماّ طرفداریشان می کردیم!

نینا جمعه 25 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:07 ق.ظ

بسیار به دلم نشست

زیبا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد