ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

ریز نوشت ...

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات هیچ کداممان نیست !

باران که می بارد تو می آیی ...

قَدْ طَلَعَ طَالِعٌ وَ لَمَعَ لاَمِعٌ وَ لاَحَ لاَئِحٌ وَ اِعْتَدَلَ مَائِلٌ وَ اِسْتَبْدَلَ اَللَّهُ بِقَوْمٍ قَوْماً وَ بِیَوْمٍ یَوْماً وَ اِنْتَظَرْنَا اَلْغِیَرَ  اِنْتِظَارَ اَلْمُجْدِبِ اَلْمَطَرَ  

همانا اخترى دمید، ستاره اى درخشید و پرتوى تابید. انحراف و کجى به راستى و اعتدال آمد و خداوند عزت، قومى را برد و قومى دگر را بر سر کار آورد: به روزگار آنان خاتمه داد و روزگارى نو پدید آورد. ما سالها در انتظار این دگرگونى و تحول نشستیم آن چنان که قحطى زدگان در انتظار باران مى نشینند. 

 

نهج البلاغه/خطبه 152

نظرات 1 + ارسال نظر
ابوعدنان جمعه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:09 ب.ظ http://abooadnan.blogsky.com

وبلاگ خوبیه ادامه بده موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد