قَدْ طَلَعَ طَالِعٌ وَ لَمَعَ لاَمِعٌ وَ لاَحَ لاَئِحٌ وَ اِعْتَدَلَ مَائِلٌ وَ اِسْتَبْدَلَ اَللَّهُ بِقَوْمٍ قَوْماً وَ بِیَوْمٍ یَوْماً وَ اِنْتَظَرْنَا اَلْغِیَرَ اِنْتِظَارَ اَلْمُجْدِبِ اَلْمَطَرَ
همانا اخترى دمید، ستاره اى درخشید و پرتوى تابید. انحراف و کجى به راستى و اعتدال آمد و خداوند عزت، قومى را برد و قومى دگر را بر سر کار آورد: به روزگار آنان خاتمه داد و روزگارى نو پدید آورد. ما سالها در انتظار این دگرگونى و تحول نشستیم آن چنان که قحطى زدگان در انتظار باران مى نشینند.
نهج البلاغه/خطبه 152
وبلاگ خوبیه ادامه بده موفق باشی